جدول جو
جدول جو

معنی پراز هدائن - جستجوی لغت در جدول جو

پراز هدائن
تکیه دادن اجسام به دیوار یا هر تکیه گاه دیگر، افراشتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی را بر زمین خواباندن به قصد زدن و تنبیه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
گواهی دادن، افشا کردن، اعتراف و اقرار کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست مالی کردن، چیزی را میان دو کف دست مشت و مال دادن، چلاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرتاب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرداخت نمودن و شکیل ساختن تنه ی درخت با تراشیدن شاخه های
فرهنگ گویش مازندرانی
بخور دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرتاب کردن، با کفگیر، خوراک در حال پختن را برداشتن و باز
فرهنگ گویش مازندرانی
پخش کردن، پاشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
انبوه شدن، متراکم گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
بسنده بودن، ایجاد مانع کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
به پرواز در آوردن، تلمبه زدن تلم (کندوه) برای تبدیل ماست
فرهنگ گویش مازندرانی